معنای متعصب

با معنای ظاهری اون کاری نداریم و از زوایای دیگه به این موضوع می‌پردازیم. معنی تعصب تعصب یعنی کور بودن در مورد هر مسئلۀ خاص. ... در مورد افرادی که متعصب هستند و می‌خواهند این ویژگی رو پاک‌سازی ...

تعصب و تحجر به‌ معنای‌ ایستایی، تحول‌ناپذیری، جمود و برنتابیدن‌ فرهنگ‌ و ارزش‌های حق‌ و متعالی‌ است‌ که ... قوم عاد به قدری لجوج و متعصب و جاهل بودند که در برابر دعوت آن حضرت به توحید خالص ...

لغت‌نامه دهخدا. متعصب . [ م ُ ت َ ع َص ْ ص ِ ] (ع ص ) کسی که عصابه بر سر می بندد. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || آن که عصبیت می کند و دعوای عصبیت می نماید.

ذهنیت‌گرایی یا ذهنی‌گرایی یا سوبژکتیویسم (به انگلیسی: Subjectivism) عبارت است از اعتقاد به این که تجربۀ ذهنی، اساس همۀ معیارها و قوانین است. هر شخص از ذهنیت خاص خویش برخوردار است و ذهنیت هر شخص بر ...

معنی واژهٔ متعصب در لغت‌نامه دهخدا به فارسی، انگلیسی و عربی از واژه‌یاب

لغت‌نامه دهخدا. متعصب . [ م ُ ت َ ع َص ْ ص ِ ] (ع ص ) کسی که عصابه بر سر می بندد. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || آن که عصبیت می کند و دعوای عصبیت می نماید. (ناظم الاطباء) (از منتهی ...

هذا هو الأصل في معنى ضِعْف وضِعْفَين وأضعاف، ولكن الضِّعف يستعمل بمعنى المثل فما زاد؛ فيقال: ضعف ذلك، أي مثلاه أو ثلاثة أمثاله؛ لأنه زيادة غير محصورة. وـ من الشيءِ: تضاعيفه: أي أوساطه ...

بعضی از ماها خیال می‌کنند بنیادگرایی یعنی پایبندی به اصول… او که می‌گوید بنیادگرا یعنی متحجر یعنی متعصب، یعنی هیچی ندان، که این کلمه و این واژه در فرهنگ متفاهم غرب معنایش این است.

متعصب . کسی که به هیچ وجه از عقاید کهنه ٔ خود دست برنمی دارد. پای بند عقاید و رسوم کهن . که به هیچ وجه از دیگرگونی متأثر نشود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ...

نکته: تعصب در این نوشتار، نه به معنای خشک اندیشی و سخت گیری و کورباوری، بلکه به معنای طرفداری و حمایت کردن از یک پنداره و دیدگاه، به کار رفته است. ... متعصب بودن هم پسندیده است، هم ناپسند. همه‌جا ...

مردان متعصب و حساس برای خانم ها چالش های به خصوصی ایجاد می‌کنند. تقریباً همه خانم‌ها دوست دارند که همسرشان روی آنها تعصب داشته باشد، اما محدودیت را نمی پسندند. ... تعصب به معنای تمایل و ...

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

متعصب. مترادف متعصب: خشک، خشک اندیش، فناتیک، قشری، قشری مسلک، غیرتمند، غیرتی، مدافع. برابر پارسی: پی ورز، خشک سر، خشکمغز، ستیهنده، کوردل. معنی انگلیسی: bigoted, prejudiced, fanatical, dogmatic, opinionated, sectarian, narrow ...

به معنیه متعصب بودن بیجا . . ویابرای کسی که بخوادحرفشوبکرسی بشونه وبگه فقط همین کاردرسته ومن راست میگم بکارمیرود. . دگمی بودن به ادم لجبازوقدویک دنده میگن که به زوربخوادچیزی روبه دیگران تحمیل ...

آن چه در این گفتار خواهد آمد بررسی مختصری درباره ویژگی‌های انسان از دیدگاه اسلام است. جوان از راه خودشناسی، پیش از هر کار باید به شناخت «خود» به عنوان یک انسان بپردازد. و دریابد که کیست و دارای چه ویژگی‌هایی است تا خود ...

متعصب چیست؟ ... کمتر متداول است، متعصب را می توان به عنوان صفتی به معنای همان متعصب - داشتن و انگیزه اشتیاق یا فداکاری شدید استفاده کرد. مترادف اسپاسمیک چیست؟ ...

غیور به معنای غیرتمند و متعصب نیست. بلکه له معنای حسود است. Protective. این واژه تازى ( اربى ) است و برابر آن در پارسى مى شود : ستیهشنیک Setiheshnim ( پهلوى: ستیهیشْنیک : غیرتمند ، متعصب ، مردانه ، گردنکش ...

سوگیری و پافشاری بی خردانه. معنی. تعصب. منسوب به عصبی، کسی که عصبی باشد و عصبی برخورد کند. معنی تعصّب: طرفداری یا دشمنی بیش از حد نسبت به شخص، گروه یا امری. واقعا چیزی در مورد تعصب نمی دانم. غیرت ...

التَّعْصُوصَةُ بالضَّمِّ أَهْمَلَه الجَوْهَرِيُّ وهُوَ لُغَةُ الحِجَازِ مِثْلُ البُعْصُوصَة بالمُوَحَّدَةِ في لُغَةِ غَيْرِهِم قَالَهُ اللَّيْثُ وقَدْ تَقَدَّم . وقالَ ابنُ دُرَيْدٍ ...

متهم کردن مداوم مدافعان حقوق اقلیت‌ها به تنش‌زایی، ایجاد "تفرقه در میان ملت" و تضعیف تمامیت ارضی ایران. در ...

قشری . متعصب . کسی که به هیچ وجه از عقاید کهنه ٔ خود دست برنمی دارد. پای بند عقاید و رسوم کهن . که به هیچ وجه از دیگرگونی متأثر نشود.

اینها تعصب است و آدم عاقل و دانا، متعصب نیست. ... «سلیم» به معنای سالم و «قلب سلیم» قلبی است که از غیر خدا بـری است و تنها خدای تعالی را عاشقانه پرستش می کند. قلب مُرده ضدِّ «قلب سلیم» است و به ...

extreme. معنی: منتها درجه، منتهی، مفرط، بی نهایت، دورترین نقطه، حد اکثر. معانی دیگر: شدید (ترین)، اشد، گزافه، نامعتدل، تند و تیز، حد غایی، بیشترینه، شور، اقصی، دورترین، منتهی الیه، انتها، - ترین ...

7- انسان متعصب انسان منطقی نیست در حالی که انسان غیور و غیرتمند می تواند انسان منطقی باشد. 8- انگیزه تعصب ورزیدن، حب و بغض نفسانی است و انگیزه غیرت ورزیدن، حقیقت و عدالت و معیارهای دینی و ایمانی.

مقاوم در برابر نو. تنگ اندیش. سخت اندیش. افکار فسیلی. فسیل مغز. این واژه تازى ( اربى ) است و برابرهاى پارسى آن چنینند: سنگمن Sangman ( پارسى - پیشنهادى: سنگ اندیش، متحجر ) ، سنگ - اندیشSangandish ( پارسى ...

بنیادگرایی اسلامی به معنای پایبندی بر اصول بنیادین اسلام است. پیشینهٔ بنیادگرایی اسلامی به سید جمال الدین اسدآبادی و پس از آن جنبش اخوان المسلمین مصر به‌وسیله حسن البنا و سیدقطب و محمد قطب و ...

افراد متعصب «مصالح جامعه» را لحاظ نمی‌کنند. عباس سلیمی نمین می‌گوید: البته جابجایی‌شان قطعاً آیه قرآن را کم و زیاد نمی‌کند. اما چون سلیقه‌هایی را نمایندگی می‌کنند، تغییر چاره کار نیست و ...

آیا فن کوتاه شده برای متعصب است؟ به طور کلی - و به احتمال بسیار درست - اعتقاد بر این است که فن شکل کوتاه شده ای از متعصب است. منشا متعصب (که می توان آن را به کلمه لاتین fanum به معنای "مقدس، معبد" جستجو کرد) کمتر در مورد آن اظهار ...

معنی تعصب. تعصب یعنی کور بودن در مورد هر مسئلۀ خاص. به عبارتی اگه نسبت به مسئله‌ای تعصب داشته باشیم یعنی نمی‌تونیم جور دیگه‌ای ببینیم یا بشنویم و دوست داریم که همیشه به باورهایی که داریم مهر ...

مُتَعَصِّب با مُتَعَصَّب و مُتَعَسِّب اشتباه نگیر! ... لغت ئسبasab که عرب آنرا عصب مینویسد به معنای برانگیخته شونده هیجانی شونده است که در سنسکریت به شکلआसव Asava به معنای برانگیخته شونده exciting ...

پیشنهاد کاربران. طرفدار دو آتشه یعنی پر و پا قرص. پر و پا قرص. Fan and aficionado. Im her fan. I will be your fanpage in instagram. طرفدار معادل فارسی پیرو، هواخواه، پشتیبان، یار ولی طرفطار یعنی تله، بند، دام، جور، جال ...

معنی واژه دگم در پارسی ویکی. (دُ) [ فر . ] (ص فا.) 1 - آن که متعصب در عقاید خود است . 2 - در سیاست در مورد کسانی به کار می رود که بدون دلیل و پایه و اساسی روی عقاید خود پافشاری می...

پرستش به معنای وسیع و ممکن است هر چیزی را شامل شود: نژاد، بت، وطن، خود، اسلام، شخص. ... پرستش من را متعصب می‌کند و آنجایی که باید به دنبال دلیل بزرگ‌نمایی باشم، نیستم و در مقابل نیز با هزاران ...